سرما و فیلم الیور تویست
یک چند روزیه که موج شدید سرما آمده اروپا و به شهر و خانه من هم سری زده و خیال رفتن نداره طی سالهایی که اینجا هستم این اولین زمستانی است که واقعا زمستان است و من سردم است
سه روز پیش منهای 17 درجه بود هر کاری میکردیم خونه خوب گرم بشه نمیشد چون خونه بزرگه و گرم کردن این خونه برای دو نفر آدم خیلی هم شاید ضروری نباشه بنا بر این درب همه اتاقها رو بستم و توی سالنی که خودمان هستیم باز یک بخاری برقی روشن کردیم و علاوه بر آن شومینه هیزمی رو هم علم کردیم منم سه تا پلیور پشمی و سه تا جوراب پشمی پوشیدم با اینکه شیشه های بیشتر منازل اینجا دوبل هست ولی باز حس میکردم هوای سرد وارد خونه میشه خلاصه با پارچه و هر چی دم دستم بود دور دربها رو گرفتم شاید خنده دار باشه ولی من خیلی سرمایی هستم حالا خوبه به روی خودم نمی آورم وگرنه نمیبایست از کنار شومینه تکون بخورم به نیکولا گفتم من هوس دیدن فیلم الیور تویست رو کردم چون توی این هوا میچسبه اون گذشته ها دورو بر زمستون تلویزیون همیشه این فیلم رو نشان میداد عجیب دلم میخواد این فیلم رو ببینم بازم خوشبختانه نیکو هم این فیلم رو داره دیشب بین فیلمهاش پیدا کردم و بعد از ظهر خیال دارم کنارشو مینه بشینم با چایی تازه دم و این فیلم رو تماشا کنم الان هم بیرون وقتی نگاه کردم منهای 10 درجه است خوب باید این روزها رو یک جوری سپری کرد تا زمستان بره ولی درختها و منظره یخ زده بسیار خوشگل هستند تا ساعتی دیگه میرم بیرون کمی عکاسی کنم از طرفی دلم برای بی خانمها خیلی می سوزه من اگر دو رو بر خونه خودمون کسی رو میشناختم که بی خانمان هست فوری دعوتش میکردم که زمستان بیاد پیش ما بمونه متاسفانه اینجا بی خانمان هم زیاد داره وقتی خبر مرگ آنها رو به علت سرما میشنوم قلبم می گیره
سه روز پیش منهای 17 درجه بود هر کاری میکردیم خونه خوب گرم بشه نمیشد چون خونه بزرگه و گرم کردن این خونه برای دو نفر آدم خیلی هم شاید ضروری نباشه بنا بر این درب همه اتاقها رو بستم و توی سالنی که خودمان هستیم باز یک بخاری برقی روشن کردیم و علاوه بر آن شومینه هیزمی رو هم علم کردیم منم سه تا پلیور پشمی و سه تا جوراب پشمی پوشیدم با اینکه شیشه های بیشتر منازل اینجا دوبل هست ولی باز حس میکردم هوای سرد وارد خونه میشه خلاصه با پارچه و هر چی دم دستم بود دور دربها رو گرفتم شاید خنده دار باشه ولی من خیلی سرمایی هستم حالا خوبه به روی خودم نمی آورم وگرنه نمیبایست از کنار شومینه تکون بخورم به نیکولا گفتم من هوس دیدن فیلم الیور تویست رو کردم چون توی این هوا میچسبه اون گذشته ها دورو بر زمستون تلویزیون همیشه این فیلم رو نشان میداد عجیب دلم میخواد این فیلم رو ببینم بازم خوشبختانه نیکو هم این فیلم رو داره دیشب بین فیلمهاش پیدا کردم و بعد از ظهر خیال دارم کنارشو مینه بشینم با چایی تازه دم و این فیلم رو تماشا کنم الان هم بیرون وقتی نگاه کردم منهای 10 درجه است خوب باید این روزها رو یک جوری سپری کرد تا زمستان بره ولی درختها و منظره یخ زده بسیار خوشگل هستند تا ساعتی دیگه میرم بیرون کمی عکاسی کنم از طرفی دلم برای بی خانمها خیلی می سوزه من اگر دو رو بر خونه خودمون کسی رو میشناختم که بی خانمان هست فوری دعوتش میکردم که زمستان بیاد پیش ما بمونه متاسفانه اینجا بی خانمان هم زیاد داره وقتی خبر مرگ آنها رو به علت سرما میشنوم قلبم می گیره