Overblog
Suivre ce blog Administration + Créer mon blog

چند نکته

چند روزی بود که اصلا فرصت نوشتن در اینجا رو پیدا نکردم 1_ دو بار رفتیم به بزرگترین گلفروشی این منطقه و کلی گلهای مختلف و خوشگل برای گلدنهای پشت پنجره و توی تراس خریدیم و کلی مشغول عوض کردن خاک گلدونها و کاشتن گلهای جدید بودم 2_ در این حین یک تولد کوچولو...

Lire la suite

من او

من او

یک هفته ای بود که مشغول خواندن کتاب (من او ) از آقای رضا امیر خانی بودم من خیال تحلیل و یا نقد این کتاب رو ندارم ولی من همیشه عاشق داستانهایی که تو زمان مادربزرگهامون و شاید هم کمی دورتر بوده هستم واقعا دنیای قشنگ و با معرفت اون زمانها کجا و زندگی الانه...

Lire la suite

...

خوشبختانه امروز هوای اینجا کمی برام قابل تحمل تر از روزهای قبل شده گرچه صبح خیلی گرفته بود ولی از ساعت یازده صبح تا الان که 3 بعد از ظهر است هی آفتاب میشه هی ابری میشه ولی قسمت آفتابیاش بیشتر است منم از این فرصت استفاده کردم رفتم کمی پتاژه رو (که همون...

Lire la suite

...

از یکشنبه ها بدم میاد خصوصا وقتی هوا بارونی باشه چون هیچ کاری نمیتونم بکنم همش منتظرم تا روز تمام بشه دیگه واقعا حوصله ام سر میره همش سرم تو کتاب و کامپیوتره و چشمام دیگه چشمهای سابق نیست هه هه هه یقول بعضیها دیگه کم سو شده از عینک هم بدم میاد این حسها...

Lire la suite

یک حیون کوچولو

یک حیون کوچولو

تا زملنی که هنوز به اروپا برای زندگی نیامده بودم از زندگی با حیوانات نه تنها خوشم نمی آمد بلکه برام غیر قابل تحمل بود اونم به هزار دلیل وقتی آمدم اینجا یکی از تنها چیزهایی که برام خیلی جالب بود رابطه حیوانات و آدمها بود و هست حالا کمی به این روابط عادت...

Lire la suite

مادر

هر شب خیلی نرم و اهسته میاد به خوابم کلی جاها میریم و تو خیلی زمانهای مختلف گردش میکنیم بعضی وقتها خیلی جوان مثل اون قدیمها که تازه ازدواج کرده بود بعضی وقتها اصلا نمیدونم که او برای همیشه از پیش ما رفته... اینو میدونم که مادر هیچوقت و هیچوقت بچه هاشو...

Lire la suite

تولد دوباره

تولد دوباره

البته تولد من توی فروردین ماه بود و هر سال ماه فروردین من ایران هستم از طرفی خانواده همسرم خیلی دوست دارند که یک سال من روز تولدم ایران نباشم و اینجا باشم و برام جشن و مهمونی برگزار کنند جشن تولد و مهمونی شخصا برای من مهم نیست و هیچ توقعی ندارم که برام...

Lire la suite

کار

دیروز رفتم سری به چند تا آژانس کاریابی زدم البته با در دست داشتن رزومه کاریم و شرح مشخصات و آدرس و خلاصه همه چیز ولی متاسفانه هر کس نگاهی به رزومه من میکرد فوری عذرم رو میخواست و میگفت کار مناسب شما نداریم واقعا تعجب کردم و خیلی هم غصه دارشدم که من این...

Lire la suite

اشکال فنی

زمانی که واقعا تصمیم به نوشتن کردم متاسفانه اشکالی فنی گریبانگیر اینترنت و مودم و از این حرفها شد که اصلا نمیشد کاریش کرد و بالاخره با خریدن مودم جدید گوش شیطون کر میتونیم اینترنت بدون مشکل داشته باشم و حالا که دیگه مشگل فنی ندارم شکر خدا هیچی به ذهنم...

Lire la suite