سنجاقک

Publié le par MARIE


چند روز پیش این سنجاقک خوشگل پشت پنجره ویلوکس توی تارهای آهنین عنکبوت گیر کرده بود با هزار زحمت پنجره رو باز کردیم و نردبان  آوردیم و آزادش کردیم و رفت فردای اونروز من سنجاقک رو دیدم که تو حیاط به همین شکل افتاده و آوردمش خونه به خیال اینکه مرده کلی ازش عکس گرفتم ولی دیدیم که این داره یکم تکون تکون میخوره از آنجایی که دو سه روزی پشت پنجره بدون آب و اذوقه بود بلا فاصله عملیا ت نجات رو با کمک همسرم شروع کردیم کمی آب و عسل با نی بهش خورانیدیم البته راحت نبود من با یک  ذره بین درشت نگاهش میکردم و وقتی زبونشو در می آورد برای خوردن آب کلی خوشحال  بودیم خلاصه خورد و خورد و هی خودشو تکونهای شدید می داد با پنس خیلی ظریفی بقایای تارهای عنکبوت رو از بدنش  جدا کردیم خلاصه 2 ساعتی سعی کردیم که سنجاقک عزیز جونی بگیره غذایی بخوره ولی زحمات ما نتیجه ایی نداشت و جان به جان آفرین تقدیم کرد که البته برای من خیلی سخت بود چون واقعا دوست داشتم خوب بشه و پرواز کنه
این عکس بزرگتر هست که  خیلی فوقالعادهاست

Publié dans toujour

Pour être informé des derniers articles, inscrivez vous :
Commenter cet article
F
چه  کار خوبی کردی ....امروز ما جا یی مهمون بودیم  وقتی برگشتیم دیدیم که دهن یکی از ما هی هامون پاره شده و ورم کرده و ماهی های دیگه اذیتش میکنندتنها کاری که کردیم این بود که خیلی زوود قرنطینه اش کردیمحیف کا کار دیگه ای از دستمون بر نمی یاد برای نجاتش .دوست داشتن حیوانات این جریانات رو هم داره دیگه
Répondre